آموزش کاربردی تحلیل تکنیکال برای علاقه مندان به بازار سرمایه

ارسال شده در : 1403/01/27

تحلیل تکنیکال، ابزاری قدرتمند برای پیش‌بینی روند آتی قیمت‌ها در بازارهای مالی، از جمله بورس اوراق بهادار، فارکس و کالاها به شمار می‌رود. این روش با بررسی نمودارهای قیمتی و حجم معاملات در بازه‌های زمانی مختلف، به دنبال شناسایی الگوهای رفتاری و تکرارشونده در بازار است. معامله‌گران با استفاده از تحلیل تکنیکال می‌توانند با احتمال بیشتری نقاط ورود و خروج مناسب برای معاملات خود را پیدا کنند و در نهایت، سود خود را به حداکثر برسانند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال، که به آن تحلیل فنی نیز گفته می‌شود، روشی برای پیش‌بینی روند آتی قیمت‌ها در بازارهای مالی از طریق بررسی داده‌های گذشته بازار، به ویژه قیمت و حجم معاملات است.

در تحلیل تکنیکال، فرض بر این است که رفتار گذشته بازار تا حدودی بیانگر رفتار آتی آن خواهد بود. بر این اساس، تحلیلگران تکنیکال با مطالعه نمودارهای قیمتی و الگوهای معاملاتی در تلاشند تا احتمال وقوع رویدادهای آینده در بازار را پیش‌بینی کنند.

تاثیر دانش تحلیل تکنیکال بر عملکرد معاملاتی

دانش تحلیل تکنیکال می‌تواند تاثیرات مثبت متعددی بر عملکرد معاملاتی افراد داشته باشد. در ادامه به برخی از این تاثیرات اشاره می‌کنیم:

  1. افزایش احتمال سودآوری:

تحلیل تکنیکال به معامله‌گران کمک می‌کند تا با احتمال بیشتری نقاط ورود و خروج مناسب برای معاملات خود را پیدا کنند. این امر می‌تواند به طور قابل توجهی شانس کسب سود در معاملات را افزایش دهد.

  1. کاهش ریسک:

یکی از مهم‌ترین مزایای تحلیل تکنیکال، ارائه ابزارهایی برای مدیریت ریسک است. با استفاده از این ابزارها، معامله‌گران می‌توانند حد ضرر خود را به طور دقیق مشخص کرده و از ضررهای سنگین جلوگیری کنند.

  1. ارتقای نظم و انضباط:

تحلیل تکنیکال به معامله‌گران کمک می‌کند تا بر اساس سیستم‌ها و استراتژی‌های مشخص معامله کنند و از معاملات احساسی و بدون برنامه‌ریزی دوری کنند.

  1.  افزایش اعتماد به نفس:

هنگامی که معامله‌گران از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل بازار استفاده می‌کنند، اطمینان بیشتری به تصمیمات خود پیدا می‌کنند. این امر می‌تواند به افزایش اعتماد به نفس آنها در معاملات و کاهش استرس منجر شود.

  1. درک عمیق‌تر از بازار:

تحلیل تکنیکال به معامله‌گران کمک می‌کند تا رفتار بازار را به طور عمیق‌تر درک کنند و عوامل موثر بر قیمت‌ها را شناسایی کنند. این دانش می‌تواند به آنها در تصمیم‌گیری‌های بهتر در معاملات کمک کند.

  1. کشف فرصت‌های جدید:

تحلیل تکنیکال می‌تواند به معامله‌گران در شناسایی فرصت‌های جدید معاملاتی که ممکن است از چشم معامله‌گران ناآشنا پنهان بماند، کمک کند.


بیشتر بخوانید:  انواع پیوت در تحلیل تکنیکال


نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال چیست؟

نمودار قیمت، یکی از اصلی‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که به منظور نمایش تغییرات قیمت یک اوراق بهادار یا ابزار مالی در طول زمان به کار گرفته می‌شود.

در نمودار قیمت تحلیل تکنیکال، محور عمودی نشان‌دهنده قیمت و محور افقی نشان‌دهنده زمان است. هر نقطه در نمودار، بیانگر قیمت اوراق بهادار در یک لحظه خاص است.

انواع مختلفی از نمودارهای قیمتی وجود دارد که رایج‌ترین آنها عبارتند از:

نمودار خطی

 ساده‌ترین نوع نمودار قیمت است که با اتصال نقاط داده‌ای قیمت به یکدیگر رسم می‌شود.

نمودار خطی

نمودار میله‌ای در تحلیل تکنیکال

نمودار میله‌ای یکی از انواع نمودارهای قیمتی است که در تحلیل تکنیکال برای نمایش تغییرات قیمت یک اوراق بهادار یا ابزار مالی در طول زمان به کار گرفته می‌شود. در این نوع نمودار، برای هر بازه زمانی (مانند یک روز یا یک هفته) یک میله رسم می‌شود. ارتفاع میله نشان‌دهنده بالاترین قیمت و پایین‌ترین حد آن نشان‌دهنده پایین‌ترین قیمت در آن بازه زمانی است.

نمودار میله‌ای در تحلیل تکنیکال

اجزای نمودار میله‌ای:

  • محور عمودی: نشان‌دهنده قیمت
  • محور افقی: نشان‌دهنده زمان
  • میله‌ها: هر میله نشان‌دهنده قیمت باز، بسته، بالا و پایین یک اوراق بهادار در یک بازه زمانی خاص است.
  • رنگ میله‌ها: رنگ میله‌ها می‌تواند نشان‌دهنده جهت حرکت قیمت باشد. به عنوان مثال، میله‌های سبز معمولاً نشان‌دهنده افزایش قیمت و میله‌های قرمز نشان‌دهنده کاهش قیمت هستند.
  • حجم معاملات: حجم معاملات در پایین نمودار با استفاده از میله‌ها یا نمودار خطی نشان داده می‌شود.

نمودار شمعی یا کندل استیک

این نوع نمودار شبیه به نمودار میله‌ای است، با این تفاوت که اطلاعات بیشتری را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد. در نمودار شمعی، بدنه شمع نشان‌دهنده دامنه قیمتی باز و بسته شدن و سایه‌های شمع نشان‌دهنده بالاترین قیمت و پایین‌ترین قیمت در آن بازه زمانی است.

نمودار شمعی یا کندل استیک

مطالب مهم در تحلیل تکنیکال

مفهوم حجم در تحلیل تکنیکال

حجم معاملات، یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل تکنیکال است که به تعداد اوراق بهادار یا ابزارهای مالی معامله شده در یک بازه زمانی خاص اشاره دارد.

حجم معاملات اطلاعات ارزشمندی را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد که می‌تواند به آنها در تصمیم‌گیری‌های بهتر در معاملات کمک کند.

در نمودار تحلیل تکنیکال حجم معاملات به طور معمول در پایین نمودارهای قیمتی به یکی از دو صورت زیر نمایش داده می‌شود:

به صورت میله‌ای: ارتفاع هر میله نشان‌دهنده حجم معاملات در آن بازه زمانی خاص است.
به صورت نمودار خطی: خط نمودار نشان‌دهنده میانگین حجم معاملات در طول دوره زمانی مورد بررسی است. حجم معاملات باید در کنار سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال مانند قیمت، الگوهای قیمتی و اندیکاتورهای تکمیلی مورد بررسی قرار گیرد.

استفاده از حجم معاملات نسبی: در برخی موارد، مقایسه حجم معاملات فعلی با حجم معاملات در گذشته می‌تواند اطلاعات مفیدتری ارائه دهد.

حجم معاملات ابزاری ارزشمند برای هر معامله‌گر و سرمایه‌گذاری است. با یادگیری نحوه خواندن و تفسیر حجم معاملات، می‌توان احتمال موفقیت خود را در بازارهای مالی به طور قابل توجهی افزایش داد.

سطح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

سطح حمایت (Support Level) و سطح مقاومت (Resistance Level) دو مفهوم کلیدی در تحلیل تکنیکال هستند که به نقاط قیمتی در نمودار سهم یا ارز دیجیتال اشاره دارند که در آن نقاط احتمال تغییر روند قیمت وجود دارد.

  • سطح حمایت:

سطحی در نمودار است که در آن قیمت تمایل به برگشت به سمت بالا دارد. به عبارتی، در این سطح تقاضا برای اوراق بهادار (مانند سهم یا ارز دیجیتال) بیشتر از عرضه آن است. اگر قیمت به سطح حمایت نزدیک شود و از آن عبور نکند، احتمال افزایش مجدد قیمت وجود دارد.

  • سطح مقاومت:

سطحی در نمودار است که در آن قیمت تمایل به برگشت به سمت پایین دارد. به عبارتی، در این سطح عرضه اوراق بهادار (مانند سهم یا ارز دیجیتال) بیشتر از تقاضا برای آن است. اگر قیمت به سطح مقاومت نزدیک شود و از آن عبور نکند، احتمال کاهش مجدد قیمت وجود دارد.

روند (Trend)

یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل تکنیکال است که به جهت کلی حرکت قیمت یک اوراق بهادار یا ابزار مالی در طول زمان اشاره دارد.

سه نوع روند اصلی در تحلیل تکنیکال وجود دارد:

روند صعودی (Uptrend): در این نوع روند، قیمت در حال افزایش است و سقف‌های قیمتی بالاتر از سقف‌های قبلی و کف‌های قیمتی بالاتر از کف‌های قبلی تشکیل می‌شود.

روند نزولی (Downtrend): در این نوع روند، قیمت در حال کاهش است و سقف‌های قیمتی پایین‌تر از سقف‌های قبلی و کف‌های قیمتی پایین‌تر از کف‌های قبلی تشکیل می‌شود.

روند خنثی (Sideways Trend): در این نوع روند، قیمت در یک محدوده قیمتی خاص نوسان می‌کند و نه به طور مداوم افزایش می‌یابد و نه به طور مداوم کاهش می‌یابد.

شناسایی الگوها

شناسایی الگوها یکی از مهم‌ترین و کلیدی‌ترین موارد در تحلیل تکنیکال است. الگوهای قیمتی، اشکال مشخصی هستند که در نمودارهای قیمت تکرار می‌شوند و می‌توانند نشان‌دهنده روند آتی قیمت باشند.

انواع مختلفی از الگوهای قیمتی وجود دارد که به دو دسته کلی الگوهای ادامه‌دهنده و الگوهای بازگشتی تقسیم می‌شوند:

  • الگوهای ادامه دهنده
  1. مثلث
  2. پرچم
  3. کانال
  • الگوهای بازگشتی
  1. سروشانه
  2. کف و سقف دوقلو و سه قلو
  3. ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی

مفاهیم مهم در تحلیل تکنیکال

اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال

اندیکاتورها ابزارهایی هستند که در تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل داده‌های قیمتی و شناسایی فرصت‌های معاملاتی به کار گرفته می‌شوند.

اندیکاتورها با استفاده از فرمول‌های ریاضی بر روی قیمت، حجم معاملات یا سایر داده‌های مربوط به یک اوراق بهادار یا ابزار مالی محاسبه می‌شوند.

اسیلاتور و نحوه کارکرد آن

اسیلاتورها (Oscillators) یکی از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال هستند که به منظور سنجش مومنتوم، قدرت و اشباع خرید و فروش در بازار مورد استفاده قرار می‌گیرند.

برخلاف اندیکاتورها که می‌توانند مقادیر نامحدودی داشته باشند، اسیلاتورها در یک محدوده مشخص نوسان می‌کنند. این محدوده معمولاً بین 0 تا 100 یا 0 تا 100- است.

اسیلاتورها با استفاده از فرمول‌های ریاضی بر روی قیمت، حجم معاملات یا سایر داده‌های مربوط به یک اوراق بهادار یا ابزار مالی محاسبه می‌شوند.

نحوه عملکرد اسیلاتورها:

اسیلاتورها با مقایسه قیمت فعلی با قیمت‌های قبلی در یک بازه زمانی خاص کار می‌کنند.

اگر قیمت بالاتر از قیمت‌های قبلی باشد، اسیلاتور به سمت بالا حرکت می‌کند.

و اگر قیمت پایین‌تر از قیمت‌های قبلی باشد، اسیلاتور به سمت پایین حرکت می‌کند.

کاربرد اسیلاتورها:

  • شناسایی نقاط ورود و خروج: اسیلاتورها می‌توانند به معامله‌گران در شناسایی نقاط مناسب برای ورود و خروج به معاملات کمک کنند.

به عنوان مثال، زمانی که یک اسیلاتور از منطقه اشباع خرید خارج می‌شود، می‌تواند نشان‌دهنده فرصتی برای فروش باشد. و زمانی که یک اسیلاتور از منطقه اشباع فروش خارج می‌شود، می‌تواند نشان‌دهنده فرصتی برای خرید باشد.

  • فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

دنباله فیبوناچی مجموعه‌ای از اعداد است که هر عدد در آن از جمع دو عدد قبلی خود به دست می‌آید.

این دنباله به نام لئوناردو فیبوناچی، ریاضیدان ایتالیایی قرن سیزدهم، نامگذاری شده است.

دنباله فیبوناچی به صورت زیر است:

0, 1, 1, 2, 3, 5, 8, 13, 21, 34, 55, 89, 144, 233, 377, 610, 987, 1597, 2584, 4181, ...

در این دنباله، هر عدد نسبت خاصی با عدد قبلی خود دارد.

به عنوان مثال، عدد 8 تقریباً برابر با 0.618 از عدد 13 است.

این نسبت‌ها به عنوان نسبت‌های فیبوناچی شناخته می‌شوند.

کاربرد دنباله فیبوناچی در تحلیل تکنیکال:

معامله‌گران از نسبت‌های فیبوناچی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت بالقوه، نقاط ورود و خروج به معاملات و اهداف قیمتی در نمودارهای قیمت اوراق بهادار و ابزارهای مالی استفاده می‌کنند.

ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

ایچیموکو Kinko Hyokai (به اختصار ایچیموکو) یک سیستم معاملاتی جامع است که توسط هومیکی یاماگوچی، یک روزنامه‌نگار و تحلیلگر فنی ژاپنی، در دهه 1960 توسعه یافته است.

ایچیموکو از چندین اندیکاتور برای ارائه تصویری جامع از روند، مومنتوم، سطوح حمایت و مقاومت و فرصت‌های معاملاتی در نمودارهای قیمت اوراق بهادار و ابزارهای مالی استفاده می‌کند.


بیشتر بخوانید:  ایچیموکو در تحلیل تکنیکال


میانگین متحرک

میانگین متحرک (Moving Average - MA) یکی از اصلی‌ترین و پرکاربردترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال است که برای تجزیه و تحلیل داده‌های قیمتی و شناسایی روند در نمودارهای قیمت اوراق بهادار و ابزارهای مالی به کار گرفته می‌شود. میانگین متحرک با محاسبه میانگین قیمت در یک بازه زمانی خاص به دست می‌آید.

باند بولینگیر

باندهای بولینگر (Bollinger Bands) یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است که برای سنجش نوسانات قیمت و شناسایی فرصت‌های معاملاتی در نمودارهای قیمت اوراق بهادار و ابزارهای مالی به کار گرفته می‌شود.

این اندیکاتور از سه خط تشکیل شده است:

  • خط میانگین متحرک: این خط میانگین قیمت را در یک بازه زمانی خاص (معمولاً 20 دوره) نشان می‌دهد.
  • خط باند بالایی: این خط در فاصله‌ای معین (معمولاً دو انحراف معیار) بالاتر از خط میانگین متحرک قرار می‌گیرد.
  • خط باند پایینی: این خط در فاصله‌ای معین (معمولاً دو انحراف معیار) پایین‌تر از خط میانگین متحرک قرار می‌گیرد

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index - RSI) یکی از محبوب‌ترین اندیکاتورهای نوسان‌گر در تحلیل تکنیکال است که برای سنجش مومنتوم و شناسایی نقاط ورود و خروج به معاملات در نمودارهای قیمت اوراق بهادار و ابزارهای مالی به کار گرفته می‌شود.

اندیکاتور  MACD

اندیکاتور MACD (Moving Average Convergence Divergence) یکی از محبوب‌ترین اندیکاتورهای حرکت روند در تحلیل تکنیکال است که برای شناسایی روند، مومنتوم و نقاط ورود و خروج به معاملات در نمودارهای قیمت اوراق بهادار و ابزارهای مالی به کار گرفته می‌شود.

مفهوم واگرایی

واگرایی در تحلیل تکنیکال زمانی رخ می‌دهد که جهت حرکت قیمت با جهت حرکت یک اندیکاتور(مانند RSI، MACD، یا میانگین متحرک) مخالف باشد.

این موضوع می‌تواند نشان‌دهنده ضعف روند و احتمال تغییر روند در آینده باشد.

انواع واگرایی

دو نوع اصلی واگرایی وجود دارد:

  • واگرایی صعودی (Bullish Divergence) : زمانی رخ می‌دهد که قیمت در حال افزایش باشد، اما اندیکاتور در حال کاهش باشد. این نشان‌دهنده ضعف روند صعودی و احتمال معکوس شدن روند به نزولی است.
  • واگرایی نزولی (Bearish Divergence): زمانی رخ می‌دهد که قیمت در حال کاهش باشد، اما اندیکاتور در حال افزایش باشد. این نشان‌دهنده ضعف روند نزولی و احتمال معکوس شدن روند به صعودی است.

مفهوم پرایس اکشن (Price Action)

پرایس اکشن (Price Action) به حرکات و نوسانات قیمت در نمودارهای قیمتی اوراق بهادار و ابزارهای مالی اطلاق می‌شود. این روش تحلیلی بر مطالعه دقیق حرکات قیمت در گذشته تمرکز دارد تا بتوان از آن برای پیش‌بینی حرکات قیمت در آینده استفاده کرد.

تفاوت پرایس اکشن با سایر روش‌های تحلیل تکنیکال

برخلاف سایر روش‌های تحلیل تکنیکال که از اندیکاتورها و اسیلاتورها برای تجزیه و تحلیل بازار استفاده می‌کنند، پرایس اکشن به طور مستقیم بر حرکات قیمت تمرکز دارد.

معامله‌گران پرایس اکشن معتقدند که قیمت تمام اطلاعات مورد نیاز برای پیش‌بینی روند آینده را در خود جای داده است.

بنابراین، آنها از مطالعه الگوهای قیمتی، سطوح حمایت و مقاومت، و رفتار معامله‌گران برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی استفاده می‌کنند.

سخن پایانی

تحلیل تکنیکال ابزاری قدرتمند برای معامله‌گران است که می‌تواند به آنها در شناسایی روند، پیش‌بینی حرکات قیمت و کسب سود در بازارهای مالی کمک کند. با این حال، هیچ روش تحلیلی 100% قابل اعتماد نیست و همیشه ریسک‌هایی در معاملات وجود دارد. بنابراین، مهم است که قبل از شروع معامله با تحلیل تکنیکال، دانش و تجربه کافی را کسب کنید و از مدیریت ریسک مناسب استفاده نمایید.

اشتراک گذاری
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید
captcha


امتیاز: